مدلسازی مطلوبیت لانه گزینی و شناسایی حداقل نیازهای زیستگاهی مکان های لانه گزیی گرگ (canis lupus) در استان همدان با استفاده از روش ماهالانوبیس پارتیشن بندی شده

Authors

  • سهراب اشرفی استادیار گروه محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تهران
  • محسن احمدی کارشناس ارشد، گروه محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تهران
  • محمد کابلی دانشیار، گروه محیط زیست، دانشکدۀ منابع طبیعی، دانشگاه تهران
Abstract:

مدلسازی زیستگاه در محل‌های لانه‏گزینی گونه‏های حیات وحش ابزاری کاربردی در شناسایی نحوۀ توزیع کانون‏های فعالیت‏ آن‌هاست. از این‏رو این ابزار در شناسایی نواحی‌ای که پتانسیل بالایی در بروز تقابل این گونه‏ها با انسان دارند، کاربردهای فراوانی دارد. در این پژوهش با استفاده از مدل ماهالانوبیس پارتیشن‏بندی شده و با در نظر گرفتن فاکتورهای مهم زیستگاهی اثر‌گذار، مطلوبیت مکان‏های لانه‏گزینی گرگ در استان همدان ارزیابی شد. همچنین از منحنی توزیع تجمعی مقادیر مطلوبیت برای طبقه‏بندی نقشۀ حاصل به طبقات مطلوبیت استفاده شد. نتایج نشان داد که آستانۀ مطلوبیت 71/0 به بهترین نحو نواحی مطلوب را از زیستگاه نامطلوب تفکیک کرد و بدین ترتیب 2649 کیلومتر‌مربع معادل 5/13‌درصد از سطح استان همدان به‌منزلۀ نواحی‌ای که پتانسیل لانه‏گزینی گرگ دارند، شناسایی شد. همچنین بر‌اساس نتایج به‌دست‌آمده از آزمون تجزیه به مؤلفه‏های اصلی، متغیرهای ارتفاع، سنجۀ بردار ناهمواری‏ها، تراکم دام و فاصله از نواحی مسکونی به‌منزلۀ عوامل مهم محیطی تأمین‌کنندۀ حداقل نیازهای زیستگاه لانه‏گزینی گرگ در این استان تعیین شدند. معیارهای بررسی اعتبار مدل به‌دست‌آمده، چه از لحاظ قابلیت تشخیص (سطح زیر نمودار برابر با 825/0) و چه از لحاظ صحت طبقه‏بندی (نرخ کلی صحت طبقه‏بندی برابر با 84/0)، نشان داد که مدل مطلوبیت به‌دست‌آمده عملکرد خوبی در پیش‏بینی نواحی لانه‏گزینی دارد. لانه‏گزینی گرگ در مناطق ناهموار نسبتاً مرتفع (1870‌ـ 2405)، نزدیک به اراضی مرتعی و بایر و به دور از نواحی مسکونی نشان می‏دهد که نحوۀ توزیع لانه‏های گرگ در استان همدان در درجۀ اول متأثر از فاکتورهای مرتبط با مداخلات انسانی است.‌

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

ارزیابی زیستگاه گرگ خاکستری (Canis lupus) در منطقه حفاظت شده خانگرمز استان همدان با استفاده از روش MaxEnt

با توجه به کاهش جمعیت گوشت‌ خوارنی نظیر پلنگ و یوزپلنگ در اکثر زیست‌گاه‌ ها، حضور گرگ به‌ عنوان شکارچی و گونه ‌ای در رأس هرم غذایی، در اکثر زیست‌گاه ‌های کشور نقش مهم و کلیدی دارد. با ارزیابی زیست‌گاه رابطه بین گونه و متغیرهای زیست‌گاهی و عواملی که گونه به آن ‌ها وابسته است، شناسایی می‌ شوند، سپس طرح‌ های مدیریتی با تمرکز بر آن عوامل ارائه می ‌گردد. در این مطالعه، هدف بررسی عوامل مؤثر در انتخاب...

full text

تدوین برنامه مدیریت استراتژیک جمعیت های گرگ (Canis lupus) در استان همدان با رویکرد کاهش تعارضات بین انسان و گرگ

نیاز حیات وحش به زیستگاه جهت برآوردن نیازهای حیاتی (آب، غذا، پناه و مکان تولیدمثل) از یک سو و نیاز انسان به اراضی طبیعی بیشتر جهت توسعه فعالیت های کشاورزی، صنعتی و مسکونی از سوی دیگر، منجر به بروز تعارضاتی میان انسان و حیات وحش شده است. وقوع حملات متعدد گرگ به انسان و دام در استان همدان یکی از نمونه های بارز این تعارض بشمار می آید. برای رفع این تعارضات تدوین و اجرای برخی استراتژی های سازگار با...

full text

ارزیابی ارتباط ترکیب پسماند و بروز تعارض گرگ (Canis lupus) با جوامع بومی در استان همدان

مدیریت غیر اصولی زباله های خانگی و پسماندهای واحدهای تولیدی به ویژه مرغداری ها و دامپروری ها در روستاها و حاشیه شهرها از مهمترین عوامل جذب حیوانات وحشی به این مناطق معرفی شده است. این مشکل اغلب به شرطی شدن غذایی تعدادی از گونه‌های حیات وحش می‌انجامد و معمولا سبب تغییر عادات غذایی و کاهش ترس در حیواناتی می‌شود که توانایی بالا به سازگاری با تغییرات زیستگاهی و غذایی دارند. از آنجا که یکی از فرضیه‌...

full text

تعیین جنسیت گونۀ گرگ (Canis lupus) و سگ (Canis lupus familiaris) با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره کروموزوم Y

  گوشتخواران بزرگ‌جثه از‌جمله گونه‏های جنس Canis از عناصر مهم و تکمیل‌کنندۀ زنجیرۀ ‏غذایی اکوسیستم‏ها هستند. با توجه به کاهش شدید این گونه‏ها در بیشتر زیستگاه‏های طبیعی در سطح کشور، اجرای برنامه‏های حفاظتی در این راستا ضروری است. به‌دلیل جمعیت کم و مشکلات نمونه‏برداری مستقیم، به‌ویژه برای گونه‏های وحشی معمولاً نمونه‏‏ها به‌صورت غیرمستقیم به دست می‏آیند (از قبیل مدفوع یا مو) که در اغلب موارد جنس...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 67  issue 4

pages  367- 379

publication date 2014-12-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023